باز با دیدن چشمان تو دل شیدا شد
شکنکن در دلمن معرکهای برپا شد
گرچهدل با غم هجرانتو عادت می مرد
باز با دیدن تو در دلمن غوغا شد
یاد بوییدن گیسوی تو غمگینم کرد
غم این شبزده هم بیتو بسی احیا شد
شب هجرانتو گویی که بهپایان نرسد.
بی تو شب های غمانگیز دلم یلدا شد
این غزل با غم تنها شدنم، اُنس گرفت
آخرین قافیه هم مثل خودم “تنها” شد
مهدیاخلاقی