به گزارش جمهور پرس، سناریوهای دادگاهی، برای بیننده سناریوهای خشک و خسته کنندهای هستند تا جایی که حتی اگر روند خستگی ابتدای این فیلمها تا ده الی ۱۵ دقیقه بیشتر طول بکشد، امکان دارد که بیننده سالن سینما را ترک کند. از این جهت گفته میشود که فیلمها با مزمون دادگاه پیچیدگیهای خاصی دارد.
علفزار«علف زار» چند قصه متفاوت را دنبال میکند، داستانهایی که هرکدام بیانگر یکی از معضلات مهم جامعه امروز هستند. دانشی در این فیلم تلاش کرده داستان این آدمها را کاملا منطبق بر واقعیت جاری در جامعه تعریف کند.
الحق والانصاف چیدمان داستانها در کنار یکدیگر به گونهای است که بیننده مشتاق است ادامه داستان را دنبال کند. شخصیتها به خوبی در «علفزار» پرداخت شده و به حال خود رها نشدهاند. بخصوص بازپرس بشارت که محوریت داستان بر روی اوست.
بدون اغراق میتوان گفت پژمان جمشیدی بهترین بازی عمرش را تاکنون در نقش بازپرسی که میان وجدان و واقعیت گرفتار شده انجام میدهد. این بازپرس از نگاه بیننده فردی است که میتوان با او همدلی کرد. همچنین بازیگران فرعی فیلم کارشان را به درستی انجام میدهند و معلوم است که کارگردان توانسته به خوبی از آنها بازی بگیرد.
صدف اسپهبدی از چهرههایی است که در نقش یک دختر معتاد در این فیلم خوش درخشید و واقعا به حق سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مکمل زن را در این جشنواره، از آن خود کرد.
خیلیها میگویند، سوژههایی که «علفزار» آنها را به تصویر کشیده، از همین سوژههایی است که داخل تاکسی، در صف نانوایی و خیلی جاهای دیگر از زبان دیگران میشنویم. اما باید گفت به تصویر کشیدن همین سوژههای عامیانه جسارت میخواهد که این جسارت در کل عوامل«علفزار» مشهود است.
به نظر میرسد یکی از فیلمهایی که در چهلمین جشنواره فیلم فجر، روندی عادی و معمول از خود نشان داده همین فیلم علفزار است.