• امروز : سه شنبه - ۱ خرداد - ۱۴۰۳
  • برابر با : Tuesday - 21 May - 2024
کل 9655 امروز 0
2

اضطراب واقعا چیست و چه تفاوتی با ترس دارد؟

  • کد خبر : 23430
  • ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۲ - ۱۰:۳۶
اضطراب واقعا چیست و چه تفاوتی با ترس دارد؟
ترس و اضطراب خیلی شبیه هم هستند، با این تفاوت که منبع ترس مشخص است یعنی می‌دانیم از چه چیزی می‌ترسیم مثلا از یک حیوان درنده

جمهور پرس: ترس و اضطراب خیلی شبیه هم هستند، با این تفاوت که منبع ترس مشخص است یعنی می‌دانیم از چه چیزی می‌ترسیم مثلا از یک حیوان درنده. ولی در اضطراب منبع مبهم است. اضطراب یک احساس نیست بلکه اضطراب یک وضعیت مبهم است.

به شکل ساده«خشم»، باعث از هم گسیختن ارتباط و مراقبت از خود و حتی در مواقعی میل به کشتن ناهشیار فرد مزاحم می‌شود، اما چون در کنار میل به مراقبت از خود، میل به پیوند و دلبستگی که برای ما خیلی مهم است، وجود دارد، سیستم روانی ما وارد عمل شده و هشدار می‌‌دهد که «این خشم می‌‌تواند باعث آسیب و نابودی رابطه و فردی شود که دوستش داری و به پیوند تو با او آسیب بزند.»

می‌توان اسم این وضعیت را «دوسوگرایی» گذاشت، به زبان ساده یعنی از دست کسی که دوستش دارم، خشمگین هستم و این خشم در من احساس گناه ایجاد می‌‌کند، بنابراین به شکل ناهشیار، خشم معطوف به خودم می‌شود و اگر این اتفاق تکرار شود خشم‌های برگشتی به سمت خودم، باعث آسیب‌های روانی و بعضاً جسمی‌ در من خواهد شد.

 

دفاع روانی

ناهشیار ما به معنی آسیب زدن شدید است. در چنین مواقعی ما درچار اضطراب می‌شویم، چون خطر، از دست رفتن یکی از عزیزان ما را تهدید می‌کند، در اینجا برای کم کردن این اضطراب ممکن است خودمان را فریب دهیم (که به آن مکانیسم دفاعی می‌گویند). مثلا وقتی فردی توسط مادرش مورد آزار جسمی‌ یا روانی قرار گیرد ا خود فکر می‌کند که «پدر یا مادر من که نمی‌‌توانند بد باشند (چون پدر و مادر در وجود ما جایگاه خداگونه دارند) پس حتماً من بد رفتار کرده‌ام بنابراین از این طریق اضطراب خود را کم می‌کند.

در واقع، انسان در مواقعی که پذیرش احساساتش برایش سخت می‌شود، دچار اضطراب می‌شود و برای کم کردن این اضطراب شروع به خود فریبی می‌‌کند، به انواع این خودفریبی‌ها  دفاع روانی گفته می‌شود .

دفاع روانی یعنی ندیدن واقعیت و پرت کردن حواس از اضطراب و یا فراموش کردن آن موقعیت.

اضطراب ریشه در وجود واقعی انسان دارد. اضطراب حالتی است که همیشه‌ اساس و مرکز وجود فرد را تهدید می‌‌کند و در حقیقت چیزی است که ما هستیم نه آنچه که ما داریم.

همین درک هستی شناختی از اضطراب است که تفاوت بین ترس و اضطراب را مشخص می‌ کند.

 

 تفاوت‌های اضطراب و ترس

اضطرابی که کسی، پس از دیدن یک پیام محبت‌آمیز در گوشی همسرش از یک شخص ناشناس تجربه می‌‌کند به اندازه ترس از موقعیتی که باید عمل جراحی سرپایی انجام دهد نیست، اما اضطراب ناشی از دیدن پیام مهرآمیز در گوشی همسر می‌‌تواند تمام روز با او باشد و شب در طول خواب به شکل کابوس جلوه‌گر شود. ترس اگرچه کمی‌ بیشتر است اما به محض اینکه عمل جراحی پایان می‌‌یابد ناپدید می‌ شود.

مضطرب شدن دانش‌آموزی که امتحان ریاضی دارد و مشخصا نگران نمره نیاوردن و تنبیه شدن توسط والدین به شکل شکستن پیوند عاطفی بین خودش و آنها باشد و در این صورت حس دوست داشتنی نبودن و بی‎‌ارزش بودن وی را تایید می‌ کند.

در واقع مضطرب شدن هسته مرکزی عزت نفس را نشانه می‌‌رود، در حالی که ترس می‌‌تواند عینی باشد و فرد می‌‌تواند از آن دور شود.

مضطرب شدن صرفاً به معنای ترس نامعقول نیست. در موارد زیادی مضطرب بودن معقول است. مثلاً وقتی که به تازگی متوجه شدید یک بیماری لاعلاج دارید از هر جهت حق دارید مضطرب باشید که اگر غیر از این باشد نگران‌کننده است . در واقع مضطرب شدن واکنش به عواملی است که در بیرون و درون شخص هنوز ناشناخته‌اند. این واکنش ممکن است هشیار با ناهشیار باشد. (ناهشیار یعنی ما از وجود آنها بی‌خبریم)

مضطرب شدن لزوماً بد نیست و چنانچه متناسب با موقعیت باشد حکم یک علامت یا نشانه را دارد که نشان می‌‌دهد اتفاقی در حال روی دادن است  و باید کاری کرد. مانند روشن شدن چراغ بنزین اتومبیل که خبر از اتمام سوخت را می‌دهد و باید در اولین جایگاه سوخت باک بنزین را پر کرد. ما می‌‌توانیم اضطراب را به شکل فیزیکی در بدن‌مان تجربه کنیم و با دقت بیشتری آن را وارسی کنیم که ببینیم کدام قسمت‌های بدن درگیر این واکنش شده‌اند.

  • عضلات ارادی، مانند قسمت‌هایی از بدن که می‌‌شود حرکت‌شان داد مثل دست، پا و… که در این صورت اضطراب سالم است.
  • عضلات صاف یا غیرارادی که نمی‌‌توان حرکت‌شان داد، مانند قلب، معده، روده و…
  • اضطراب در بدترین حالت به آشفتگی شناخت و ادراک می‌انجامد مانند گیج شدن، فراموش کردن مسیر افکار، ضعف حافظه، تاری دید، کوری، زنگ زدن گوش و…

از سوی دیگر اضطراب‌های ما می‌‌تواند گذرا و وابسته به موقعیت باشد، مانند مضطرب شدن در زمان امتحان ، سوار شدن به ترن هوایی، رسیدن به یک قرار مهم، رسیدن به محل کار و…  که به بهبودی شرایط و موقعیت‌های پیش رو کمک می‌‌کند و یا ممکن است حس عذاب آوری در ما ایجاد کند که در ترس از انتقادهای بی‌رحمانه ریشه دارد مثل حس نگرانی از اینکه آیا لایق دوست داشته شدن توسط مادرو پدر و با عزیزانم هستم یا خیر!

 

درمان اضطراب

چنانچه اضطراب فرد حاد و شدید باشد به طوری که کارکرد روزانه وی  را تحت تاثیر قرار دهد نیازمند دارو درمانی و روان‌درمانی است.

از آنجایی‌ که در روانکاوی، ریشه اضطراب‌ها، امیال، گرایش‌ها و کشاننده‌های ناخودآگاه فرد است، تلاش می‌‌شود فرد به ‌آرامی‌ با ریشه‌های مشکلاتی که منجر به اضطراب شده است، روبه‌رو شود.

بنابراین از طریق ایجاد بینش جدید در مراجع، در مدت‌زمان تقریباً طولانی، به فرد کمک می‌‌کنند تا اضطراب خود را کاهش دهد.

گاهی برای درمان این اختلال در کودکان هم از روانکاوی استفاده می‌‌شود. البته باید روی این نکته تاکید کرد که به دلیل بینش کمتر کودکان نسبت به احساسات و آگاهی‌های روانشناختی آنها، از روش‌های غیرمستقیم برای درمان روانشناختی استفاده می‌‌شود. مانند نقاشی، قصه‌درمانی، بازی‌درمانی و…

لینک کوتاه : https://www.jomhoorpress.ir/?p=23430

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.