بالا بردن توانمندی‌های ایرانی- اسلامی بانوان

جمهور پرس: امروزه با بررسی جوامع بشری شاهد تحولی شگرف در جامعه زنان هستیم، دنیا با سرعت گرفتن به سوی تخصص و رد شدن از فضای جنسیت در فعالیت‌ها، به دنبال ارتقاء توانمندی بانوان است.
اکنون زن را به جهت ارتقاء در توانایی‌ها، نیرو و حضور فعال و موثرش در کانون حرکت‌های فرهنگی و اجتماعی می‌بینیم.
البته کسی نمی‌تواند منکر فعالیت‌های بهینه‌ زنان در گذشته شود، اما تغییرات قابل ملاحظه در طول چند دهه اخیر، مناسبات حاکم بر حوزه زنان را دستخوش دگرگونی‌های بسیار خاص فرهنگی و اجتماعی نموده تا آنجا که کمتر نویسنده و نقاد و اندیشه‌ورز متعهدی را می‌بینیم که این مهم را مورد نقد و بررسی قرار نداده و ابراز نگرانی و تاسف نکرده باشد.
این در حالیست که هنوز در بسیاری از کشورهای شرقی در حال توسعه، زنان تحصیلکرده و روشنفکر، بی‌تاب تغییر فرهنگ بوده و از وضعیت اجتماعی خود ناخشنود می‌باشند و کلید رهایی خود را در فرهنگ غرب جستجو می‌کنند.
با تامل در فعالیت‌های زنان در دو دهه اخیر و سیر تحولات، شاهد فعالیت‌ها و برنامه‌های تدوین شده غرب و سناریوهای تنظیم شده آنان در سطح جهان هستیم.
غرب مدت‌هاست که در صدد است با اجرای طرح نوین جهانی در جهت تحکیم قدرت خود در سطح جهان، کشورهای دیگر را در این راستا به خدمت بگیرد.
در پازلی که غرب برای این منظور چیده است، نقش زنان بسیار پر رنگ است چراکه حضور زنان در حوزه‌های جنگ نرم و رسانه‌ای بسیار تأثیرگذار است و استفاده از نیازها و ارزش‌های زنانه، بیشتر جامعه را درگیر می کند.
زنان چه در درون خانواده و چه در اجتماع از جایگاه ویژه و اثرگذاری برخوردارند. لذا در این راستا غرب و صهیونیست جهانی بیکار نمانده و برنامه‌های جامع و مدونی در جهت تخریب جایگاه زن و متعاقب آن نهاد خانواده و جامعه و فرهنگ کشورهای اسلامی در حال توسعه دارند.
غرب و نظام سلطه از پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون با پدیده اسلام‌گرایی ایران دست و پنجه نرم کرده و شاهد احیای فرهنگ و هویت اسلامی از سوی جمهوری اسلامی در سراسر جهان بوده است و این خود اعلام خطری است که همیشه غرب، آمریکا و صهیونیست را تهدید می‌کند.
در این راستا نظریه پردازان غربی بیکار ننشسته با ارائه طرح‌ها و برنامه‌های مختلف در برداشتن مرزهای اخلاقی خصوصا در روابط بین و زن و مرد اهتمام ورزیده و فرهنگ، عقاید و اصول اسلامی را هدف قرار داده‌اند.
می‌توان گفت از برجسته‌ترین این ترفندها و برنامه‌های پایه ریزی شده، نشانه گرفتن جایگاه و موقعیت زن به لحاظ تاثیرگذاری او در سبک زندگی جامعه است.
در جامعه امروز سرعت تغییر فرهنگ در بستر هجوم رسانه‌های متنوع غربی و فشار آنها از سویی و مبهوت ماندن رسانه خودمان از سوی دیگر و ارتقاء زن ایرانی در موقعیت علمی و آموزشی که بستر آن جدای از فرهنگ غربی نیست، موجب شده زن در زندگی خود نظام‌های شخصیتی را ارزیابی نماید و پس از بررسی و رسیدن به نتیجه، نظام شخصیتی غالبی را بپذیرد که بتواند شاخص زنی فعال، پویا و کارآمد در جامعه ما محسوب گردد اما گاه بر اثر برنامه‌ریزی غلط فرهنگی میان نظام شخصیت فردی زن که وجه ممیز او با دیگران است، با نظام شخصیت اجتماعی او که هویت جمعی او را می‌سازد آنچنان فاصله ایجاد می‌شود که زن را در انتخاب رفتار، دچار تعارض می‌‎نماید و علی‌الخصوص زنی که از معیارهای بنیادی و ارزشی دور مانده باشد و محور ثابتی برای محک تشخیص حقیقت نداشته باشد، شیوه اتصال به اجتماع (رعایت هنجارهای ارزشی اجتماعی) را برای او آنچنان سطحی و ذلیل جلوه می‌دهد که او را وا می‌دارد این اتصال را به جای جامعه خود، با جامعه بیگانه که برای او جذابیت‌های ظاهری دارد برقرار نماید و برای ارائه شاخصه‌های فرهنگ خود، از شاخصه‌ها، مدها و افکار دیگری پیروی نماید!