گسترش و توسعه فضای حرم شاهچراغ مدتی است که با اما و اگرهای بسیاری از سوی کارشناسان و متخصصان همراه شده است. عدهای موافق این طرح گسترش و عدهای نیز مخالف آن هستند. برای بررسی بیشتر موضوع به سراغ متخصصان این عرصه رفتیم و نظرات آنها را جویا شدیم؛ اینکه ضرورت تغییر و شرایط و نحوه آن چگونه باشد موضوعی است که نمی شود به راحتی اتخاذ تصمیم نمود و حوزهای است که علاوه بر دانش مهندسی، تخصص سایر حوزهها و صاحب نظران را نیز میطلبد و در ادامه صرفاٌ نظرات کارشناسی تعدادی از متخصصین از نظر میگذرد.
به گزارش روزنامه جمهور، دکتر «سوگند ربانی»؛ مدرس دانشگاه و پژوهشگر دکتری آمایش سرزمین در این باره به خبرنگار ما گفت: برای گسترش فضاهای شهری باید هویت فضاهای اطراف حفظ شود. در واقع گسترش فضای حرمی مثل حرم شاهچراغ یا حرم شاه عبدالعظیم و… که برای همه ایرانیان مهم و مقدس است، نباید باعث تخریب فضاهای اطراف شود. لازم است بدانیم بعضی از فضاهای فرسوده برای تخریب، نشانهگذاری شدهاند اما این فضاها حتی قابلیت مقاومسازی یا بازسازی ندارند و تخریب آنها میتواند به فضاهای اطراف مثل حرم و… نیز آسیب جدی برساند.
این مورد را میتوان با مثالی دیگر ملموستر کرد. فرضا ما بخواهیم میدان نقش جهان اصفهان را گسترش بدهیم یا آن را محدود کنیم. این میدان شامل مسجد امام، عالی قاپو و… است. این گسترش یا محدودیت باید طوری صورت بگیرد که به فضاهای خارج از محدوده میدان امام مانند بازار یا مناطق مسکونی اطراف آن آسیبی وارد نگردد. در واقع برای گسترش فضاهای سنتی و تاریخی، یک برنامهریزی فضایی لازم است. نقشهای که برای چنین پروژههایی طراحی میشود باید شامل یک نگاه همه جانبه شود که این نگاه همه جانبه طبق قانون، در طرحهای شهری، طرحهای توسعه شهری و طرحهای بازآفرینی و… مشخص شده است.
وی خاطرنشان کرد: مواردی مثل افزایش جمعیت و… باعث شده که به توسعه و گسترش فضاهای مختلف با موضوعات مختلف فکر کنیم ولی این گسترش باید با مطالعه و بررسی دقیق صورت گیرد تا در دراز مدت فضایی ناپایداری ایجاد نشود.
ربانی در مورد طرح گسترش حرمها به روزنامه جمهور گفت: در شهر بزرگی مثل تهران که سرریز جمعیت را در آن شاهد هستیم شهرهایی را به نام «شهرهای جدید» ساخته شدهاند به طوری که جمعیت زیادی در این شهرها متمرکز شدهاند. نباید فراموش کتیم که قبل از ایجاد و ساخت چنین شهرهایی باید مطالعه دقیق صورت گیرد که مثلا این شهرها بر روی گسل زلزله قرار نگرفته باشد. طبق آییننامههای مصوب وزارت راه و شهرسازی و سازمان برنامه، در حریم گسلها به هیچ عنوان نباید ساخت و ساز داشته باشیم. زیرا ساخت املاک در چنین شرایطی با کوچکترین زمین لرزه دچار ترک خوردگی و حتی حوادث جانی و مالی میشوند. باید قبل از گسترش پهنه فضا به این فکر کنیم که آیا پس از افزایش پهنه میتوانیم امکانات مورد نیاز افزایش جمعیت در این پهنه را فراهم کنیم؟! آیا در مواقع بحران میتوان امدادرسانی کرد؟! میتوان مدیریت ازدحام صورت داد؟! در واقع توسعه، بزرگ کردن و تخریب کردن یک فضا نیست. توسعه یعنی همه جوانب مثل ابعاد زیست محیطی و ابعاد بحران که خیلی مهم است مورد بررسی دقیق قرار گیرد.
ایشان در پایان در مورد تخریب در حوالی بافتهای سنتی گفت: وقتی کنار بافت سنتی تخریب انجام میشود قطعا آن بافت آسیب میبیند. زیرا آن بنا مقاومسازی نشده است. خیلی از بافتهای سنتی و تاریخی را نمیتوان مقاومسازی کرد و این بناها با تخریب بناهای کناری تخریب میشوند و هویتشان را از دست میدهند.
بافت شیراز از دیروز تا امروز
«پویا امینلاری»؛ پژوهشگر دکتری شهرسازی درباره تغییراتی که بافت شیراز از گذشته تا به امروز داشته به روزنامه جمهور گفت: با توسعه شهر شیراز، فارغ از ارزش تاریخی بافت سنتی شهر، با هدف انطباق بافت قدیم با زندگی جدید شهری، اقداماتی توسعه محور در بافت قدیم انجام گرفت. محدودە شاهچراغ شیراز به مثابه فضای شهری با عملکرد مذهبی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در شیراز سنتی، از جمله پهنههای جغرافیایی در بافت تاریخی شیراز فعلی است و در حال حاضر حریم تأثیر آن تحت عنوان پروژۀ بینالحرمین شناخته میشود. با افزایش جمعیت شهر از یک طرف و تسهیل در حوزۀ زیارت و سیاحت، شاهچراغ در باور متخصصین و مدیران از تک بنای معماری و تمرکز بر تعمیر گنبد و… خارج شد و به مثابه عملکردی زیارتی و گردشگری با ابعاد وسیعتر دیده شد. اولین گام تخریب و توسعه، با خیابانکشیهای اطراف حرم از سال ۱۳۳۰ آغاز شد و تا حدود سال ۱۳۳۵ ادامه داشت. در سال ۱۳۴۸ جریان دوم توسعه تحت عنوان بینالحرمین با تمرکز بر توسعه صحن به منظور اتصال صحن دو حرم مطهر میراحمد و میرمحمد و حذف بازار و تخریب بافت مسکونی بین دو حرم برای وضعیت نامطلوب و کمبود فضای مناسب برای سیل جمعیت ساکن و زائر، با اتکا به قانون نوسازی و عمران شهری (۱۳۴۷) کلید خورد و شهرداری با همکاری استانداری فارس و تولیت آستان مقدس احمدی و در سه فاز، تعریض خیابانها و توسعه میدان و صحن حرم شاهچراغ (ع) و حضرت سید میرمحمد (ع) انجام شد. جریان سوم توسعه پس از اتمام جنگ با توجه به رویکردهای عمرانی-توسعهای، در سال ۱۳۷۱ در تکمیل طرح تفصیلی شیراز، با ارائه طرح احیاء منطقه تاریخی-فرهنگی شیراز آغاز شد. در این طرح بر ستون فقرات شهر (دروازۀ اصفهان تا خیابان حضرتی) بر دو مجموعه کریمخانی و شاهچراغ به منظور احیاء و توسعه بازار با توسعه حریم ارگ، تأکید شد و تمرکز چندانی بر حریم شاهچراغ صورت نگرفت. تنها بخش پیشنهادی در نفوذ به حریم شاهچراغ اتصال مسجد نو و شاهچراغ با یک صحن مرکزی بود. در سال ۱۳۷۴ جریان چهارم توسعه و پروژە معروف به بین الحرمین، با اقدام شهرداری به تملک و تخریب گذر ارگانیک میان دو حرم مطهر شاهچراغ (ع) و سید عال الدین حسین (ع) و کاربریهای اطراف گذر آغاز شد. این در حالی است که به جهت برخورداری از کارکرد گردشگری این بافت شهری، حفاظت از بافت تاریخی میتوانست ظرفیت جدیدی برای پذیرایی و خدمت رسانی به زائرین باشد. بنابراین، با توجه به اهمیت مکانهای باارزش و هویت بخش شهرها، تأکید بر حفاظت از لکههای باقیمانده بافت تاریخی، تلاش در نگاه داشت جمعیت بومی، بازآفرینی و احیاء محلات تاریخی، ایجاد تعادل بین حفاظت و توسعه در طرحها و اقدامات مدیریت شهری و کاربریبخشی ابنیه از طریق فعالیتهای فرهنگی ازجمله گردشگری، راهربدها و الگوی مناسبتری برای آینده چنین پهنههایی میباشد.
بافتهای تاریخی، قلب تپنده شهرها
همچنین «علی نادری»؛ کارشناسی ارشد طراحی شهری گفت: بافتهای تاریخی بهعنوان هسته اولیه شهرها، تاریخ مستند شهری، قلب تپنده شهرها، نماد فرهنگ شهری، نماد فرهنگ ملی و اسطورههای قومی هستند. سطح نسبتاً چشمگیر و عملکرد فراشهری و در مقیاس منطقهای و ملّی، اهمیت این بافتها را دوچندان کرده است. بافت تاریخی بهعنوان گنجینهای از خاطرات جمعی و شیوه زندگی گذشتگان، «بار فرهنگی و هویتی» شهر را بر دوش میکشد.
اهمیت و ضرورت این نواحی تاریخی در شهرها، از جهت تمایل مردم به بازدید و تجدید خاطرهها نیز هست. علاوه بر آن به خاطر وجود عناصر و المانهای با ارزش تاریخی و میراث فرهنگی، اهمیت توریستی این بافتها را نیز نباید فراموش کرد. بهطورکلی بافتهای تاریخی موجودیتی کهن و منسوخ و مزاحم نیستند؛ بلکه نمادی از سوابق فرهنگی و مدنی شهر هستند. مرمت و احیای این میراثهای فرهنگی وظیفهای ملی است؛ چراکه مراکز تاریخی شهرها، تجلیگاه ابعاد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مردمانی است که در دورههای تاریخی در این بخش از شهر روزگار سپری کرده و هویت فرهنگی آن را به ثبت رساندهاند.
بافتهای تاریخی یکی از مهمترین و ارشمندترین مسیرهای شهری هستند. زیرا که هویت یک شهر را در جوامع امروزی بیان میکنند. روح جمعی در این بافتها نهفته است که نیازمند نگهداری و حمایت است. با نگاه جهانی به بافتهای تاریخی به این نتیجه میرسیم که در کشورهایی که دارای بافتها و بناهای تاریخی هستند با اتفاقهای تاریخی مختلف، به فکر حمایت و نگهداری از میراث فرهنگی خود افتادهاند. هر میراث و اثر نشانگر دروهای از تاریخ است که در آن سبک معماری، مصالح مورد استفاده و… متفاوت و خاص بوده است. حمایت و نگهداری از بافتهای تاریخی وظیفه هر جامعهای است زیرا که زنده نگه داشتن این آثار رسالت اصلی جامعه است و مانع از زوال و نابودی آنها میشود. برای زنده نگه داشتن بافتهای تاریخی باید اقداماتی را انجام داد که از جمله آن طراحی در فضاهای بینابینی است. طراحی خود به خود، نقشی گسترده را در بافتهای تاریخی ایفا میکند.
ضرورت توجه به طراحی در بافتهای تاریخی
این که چگونه میتوان بافتهای تاریخی را در دل توسعههای جدید شهری حفظ کرد و جایگاه کاربردی مناسبی در شهرهای جدید برای آنها یافت، از بنیادیترین موضوعات مورد نظر است. از سوی دیگر، چگونه میتوان ارتباط منطقی بین این پوسته شهر با بافت تاریخی آن پیدا کرد تا از این راه به توان این مجموعههای شهری ارزشمند را در کنار فضاهای نوین، مورد بازخوانی و حفاظت قرار داد. طراحی باید به گونهای باشد که شهر را به دو قسمت جدید و قدیم تقسیم نکند و این دو در کنار یکدیگر تکامل و طراحی شوند و اجزای جدا نشدنی در دل یکدیگر باشند. ضوابط در طراحی بافتهای تاریخی باید دارای ویژگیهای زیر باشد:
- دارای ابعاد متنوعی از چگونگی تنظیم مناسبات زیستی
- زیرساختهای سکونتی
- طراحی شبکه دسترسیها و روابط اجتماعی و فرهنگی حاکم
- پرداختن به کالبد این بافتها
با توجه به اهمیت تمامی موضوعات اما اهمیت کالبد و نحوه برخورد، عینیترین و ملموسترین جنبه در طراحی بافتهای تاریخی میباشد.
طراحی در بافتهای تاریخی شیراز
طراحان با حساسیت، نسبت به محیط تاریخی مسئولیت بزرگی را نسبت به کار خویش حس خواهند نمود. حس این آگاهی که کارشان میتواند بر زمان ظاهر در تاریخ که محیط آن را آشکار میسازد، تاثیرگذار باشد. اگر طرح بیجهت تاریخی باشد، ممکن است باعث شود محیط بیش از حد تعادل، ظاهری تاریخی بیابد. بالعکس اگر مصالح جدید و مخل تزریق گردد کیفیت تاریخی محیط کاهش خواهد یافت. بنابراین، قدرت طراحان در این است که با حس مسئولیت، احترام به شخصیت ویژه محیط و نگرش اصولی نسبت به تغییر، توسط کاهش یا افزایش متن تاریخی، موجبات بهبود بافت وجود هرزمینه تاریخی الگوهای پیچیدهای از تاثیرات و فشارهایی را بر اطرافش ایجاد خواهد نمود. در هنگام طراحی توجه به خصوصیات متن تاریخی مشتمل بر مقیاس، توده، بافت، فرم حجمی و سبک، حائز اهمیت هستند. سبک بنا آشنایی و مانوس بودن را منعکس مینماید و کیفیت سبک بستگی به طراحی خوب معماری، یکپارچگی، بافت و شالوده، حجم و توده، ترکیب بندی و ریتم دارد. ویژگیهایی که طراحی در بافت تاریخی باید داشته باشد به قرار زیر است:
- هماهنگ با بافت باشد
- بومیگرا باشد (توجه به کالبد و سازه هر منطقه)
- میتواند از عناصر مدرن باشد ولی هسمو با اهداف بافت
- از نظر انسانی جایی برای زندگی
- عدم تخریب اصالت بافت
- از نظر اجتماعی جایی برای اجتماع افراد