• امروز : یکشنبه - ۲۳ اردیبهشت - ۱۴۰۳
  • برابر با : Sunday - 12 May - 2024
کل 9593 امروز 7
4
شما یادتون نمیاد

لبخند چهل و چندساله‌‎های امروز با «خونه مادربزرگه» دیروز

  • کد خبر : 25565
  • ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۱:۲۳
لبخند چهل و چندساله‌‎های امروز با «خونه مادربزرگه» دیروز
مجموعه عروسکی خونه مادربزرگه که در آن زمان برای کودکان و حتی بزرگ‌ترها بسیار جالب بود توانست ساعاتی لبخند و شادی را بر روی لبان ما بیاورد

جمهور پرس: «خونه مادربزرگه» یکی از کارتون‌های تلویزیونی مورد توجه برو بچه‌های دهه ۶۰ بود که در سال ۱۳۶۶ از شبکه دو سیما برای کودکان آن دوران پخش می‌شد. احتمالا کسانی که در آن دوران بیننده این کارتون زیبا بوده‌اند در حال حاضر حدود ۴۲-۴۳ سال سن دارند.

این مجموعه شامل ۲۴ قسمت بود که در هر قسمت داستان جدیدی برای اهالی آن خانه رخ می داد.

عروسک‌های موجود در این برنامه در قسمت‌های مختلف اضافه شدند و بعضی از بازیگران مهم گویندگی این عروسک‌ها را به عهده گرفتند.

مرضیه برومند کارگردانی این مجموعه تلویزیونی را بر عهده داشت.

مادربزرگه در یک خانه باصفای قدیمی زندگی می‌کرد و در اصل صاحب آن خانه بود. «هنگامه مفید» گویندگی این شخصیت را بر عهده داشت و تکه کلام مادربزرگه «جان قربان» بود.

او با همه اهالی خانه مهربان بود و به همه کمک می‌کرد و اگر مخمل (گربه داستان) کار زشتی انجام می‌داد او را دعوا می‌کرد ولی همیشه نگران این بود که مخمل وقتی بیرون می‌خوابد سرما نخورد.

گربه این خانه مخمل نام دارد، این گربه با پیراهن نارنجی و جلیقه ی قهوه ای که سنجاق قفلی به آن آویزان بود همیشه در ایوان خانه مشغول چرت زدن بود. مخمل خانواده آقای حنایی را اصلا دوست نداشت و دشمن آنها به حساب می آمد اما بعد از به دنیا آمدن نبات بسیار به آنها علاقه مند شد. گوینده مخمل «بهرام شاه محمدلو» بود.

آقا حنایی و گل باقالی خانوم (مرغ و خروس داستان) گوشه حیاط مادربزرگه زندگی می‌کردند. آنها شنیده بودند که مادربزرگه بسیار مهمان نواز است برای همین به منزل او آمده بودند تا زندگی کنند. گوینده آقا حنایی؛ «رضا بابک» و گوینده گل باقالی خانوم «فاطمه معتمد آریا» بودند. گل باقالی خانوم همیشه اشکش دم مشکش بود.

آقا حنایی دارای دو فرزند به نام  و نوک طلا بود که گویندگان نوک سیاه و نوک طلا به ترتیب «آزاده پورمختار» و «مریم سعادت» بودند.

عضو جدیدی که بعدا به این مجموعه و خانواده آقای حنایی اضافه شد نبات بودکه فاطمه معتمد آریا گوینده این عروسک بود. او زیاد صحبت نمی‌کرد و بیشتر جیک جیک می‌کرد.

اما هاپوکومار یک سگ هندی بود که در قسمت دوم به این مجموعه اضافه شد و به زبان ساده گم شده بود و زخمی و درمانده به خونه مادربزرگه آمده بود و منتظر صاحب بود تا بیاید و او را به خانه برگرداند، این سگ لهجه هندی داشت و تکه کلامش شعری هندی است با مضمون هی هی هی هی… .

گوینده این شخصیت «هرمز هدایت» بود. مخمل از هاپوکومار می‌ترسید و فکر می‌کرد که می خواهد او را بخورد.

حلزون شخصیتی بود که اولین بار بعد از بارش باران به این مجموعه اضافه شد و رابطه صمیمی‌تری با نوک سیاه داشت و نوک سیاه او را آقای زون صدا می‌کرد.

گوینده این شخصیت «مسعود کرامتی» بازیگر سینما و تلویزیون و تئاتر بود.

یک روز که باران می‌آمد بعد از قطع شدن باران مادربزرگه صدای آوازی شنید «به به عجب هوایی، چه آفتاب زیبایی…» وقتی به ایوان آمد آقای حلزون را دید که روی لاکش یک پنجره داشت و بسیار مهربان بود.

مراد یکی دیگر از شخصیت‌های این مجموعه بود که «راضیه برومند» گویندگی آن را به عهده داشت. مراد پسر مهربان همسایه بود که همیشه به مادربزرگه سر می‌زد و حالش را می‌پرسید و کمک حال او بود. او بسیار با مادربزرگه مهربان رفتار می‌کرد و تقریبا با تمام اهالی آن خانه دوست بود.

این مجموعه عروسکی که در آن زمان برای کودکان و حتی بزرگ‌ترها بسیار جالب بود توانست ساعاتی لبخند و شادی را بر روی لبان ما بیاورد و از دید بینندگان، مجموعه‌ای موفق و دوست داشتنی بود.

لینک کوتاه : https://www.jomhoorpress.ir/?p=25565

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.