• امروز : جمعه - ۱۴ اردیبهشت - ۱۴۰۳
  • برابر با : Friday - 3 May - 2024
کل 9534 امروز 0
2

مولانا انسانی جهانی

  • کد خبر : 26269
  • ۲۹ مرداد ۱۴۰۲ - ۷:۳۷
مولانا انسانی جهانی
یادداشت/سارا بهادری کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی

جلال‌الدین محمد بلخی معروف به مولوی، مولانای بلخی و نه رومی شاعر ،عارفِ فیلسوف و اندیشمند بزرگ ایرانی قرن هفتم هجری قمری است. ایشان نقش عمده ای در غنا و گسترش فرهنگ اسلامی ، ایرانی و همچنین  ترویج اهداف انسانی و فرهنگ بشری داشته است. نام کامل او محمد بن محمد بن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی بوده است.بلخ ولایتی درخوراسان(خراسان قدیم) و شمال افغانستان  کنونی است که پیش از خرابی آن در حمله مغول ،ولایت و سرزمینی بزرگ و پر رونقی بوده است.افغانستانی ها مولانا را افغانی می دانند زیرا ایشان در بلخ متولد شده و دوران خردسالی را در آنجا سپری کرده است.در صورتی که ما ایرانی ها حضرت مولانا را ایرانی می دانیم زیرا در روزگاران گذشته ،شهر بلخ جزئی از خراسان  بزرگ بوده و مولانا اشعار مثنوی شریف و دیوان کبیر و سایر آثارش را به زبان فارسی سروده و شهر خراسان هم مهد زبان فارسی بوده است. کشور ترکیه هم اذعان دارد که حضرت مولانا از آنِ آنهاست زیرا ایشان ۴۳ سال از عمر پر بار خود را در قونیه گذرانده و در همین مکان هم دیده از جهان فرو بسته است.اروپایی و آمریکایی ها هم مولانا را فقط با نام رومی می شناسند زیرا قونیه تا چند سال پیش از تولد حضرت مولانا بخشی از روم شرقی بوده است، اما به راستی مولانا به کدام ملیت تعلق دارد؟ می توان گفت سخنان مولانا در اشعارش اذعان می‌دارد  که از وی  پس بزرگان ایرانی  همچون عطار نیشابوری و سنایی و دیگر شاعران پا به عرصه وجود نهاده و اندیشه آنها راهگشای ایشان در طریقت بوده است و نام نبردن از هیچ شخصیت ترک – رومی و غیره حجتی بر هویت و اصالت ایرانی او است :‌ عطار شیخ ما و سنائیست پیشرو ما از پس سنائی و عطار آمدیم هفت شهر عشق را عطار گشت ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم مولانا ،پدر و همراهانشان که تعداد آنها بالغ بر ۳۰۰ نفر بوده است از بلخ سفر خود را آغاز می کنند، چند روزی در نیشابور اقامت گزیده و پس از دیدار با شیخ فرید الدین عطار راهی بغداد می شوند.چند روزی در بغداد توقف کرده و از آنجا به مکه مشرف می شوند و پس از انجام فریضه حج به شام رفته و مدت طولانی در آنجا اقامت می کنند.سپس به شهر لارنده (از نواحی قونیه است و سلطان ولد فرزند ایشان در این شهر به دنیا آمده است) می‌روند و چندین سال در آنجا سکنا می گزینند.پس از آن به قونیه آمده و تا پایان عمر در آنجا می مانند.یکی از مراحل طریقت سیر و سلوک است ،سیر به معنای سفر کردن و سلوک به معنای درک فیض از محضر پیران عارف.به همین جهت سالکان اهل طریقت برای وصول به کمال، با پای پیاده، یا هر وسیله ای که برایشان امکان پذیر بوده ،راهی را به مقصد معلوم در پیش می گرفتند. در هر کجا عارف و زاهدی می یافتند مدتی در محضر او حاضر می آمدند یا کمر به خدمتش می بستند و پس از کسب فیض راه خود را در پیش گرفته به سفر خود ادامه می‌دادند،  سفر مولانا ، پدر و همراهانشان نوعی طریقت به شمار می آید. در سراسر کشور های اسلامی بسیاری از  شاعران،  اندیشمندان ، متفکران و فقها هرچند اصالتشان از سرزمین های گوناگون بوده، اما غالبا تألیفات خود را به زبان عربی که زبان علمی رایج در مراکز اسلامی بود، می نگاشتند. همانطور که دانشمندان قرون وسطی در اروپا با آنکه از کشور های مختلف  بودند اما تألیفاتشان را غالبا به زبان لاتین می نوشتند.بنابراین مرزبندی سیاسی و جغرافیایی با اشتراک زبان به تنهایی نمی‌توانست نشان ملیت مشترک و پیوند دل ها باشد و بیان کند یک شاعر یا اندیشمند به کدام سرزمین تعلق دارد. مولانا در دفتر اول خود  (قصه هدهد و سلیمان) می‌ گوید : ای بسا هندو و ترک همزبان ای بسا دو ترک چون بیگانگان پس زبان محرمی خود دیگر است همدلی از همزبانی بهتر تر است

لینک کوتاه : https://www.jomhoorpress.ir/?p=26269

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.