جمهور پرس: سخن گفتن پیرامون فرهنگ ایرانی- اسلامی بسیار سنگین و دشوار است. زیرا که پشتوانه این فرهنگ چندین هزار ساله، مملو از تجربیات و فراز و نشیبهای گوناگون است که اگر ما بتوانیم آن را گسترش و پرورش دهیم و با روزگار امروز مدرنش کنیم، ملت ما میتواند دیگر کشورهای گیتی که حیاتشان به چندین صده هم نمیرسد را سیراب نماید. گستره این فرهنگ کهن، امروزه با وجود مرزهای غیر واقعی شامل کشورهای تازه استقلال یافته تاجیکستان، ازبکستان، ترکمنستان، آذربایجان، ارمنستان، داغستان، کردستانات، افغانستان، پاکستان، عراق و بحرین میباشد. امید بسیار داریم که فرزندان برومند ایران اسلامی با تمام نیرو این فرهنگ را پاس بدارند. فرهنگ ایرانی- اسلامی را امروز میتوان به مانند یک صندوقچهای کهن تشبیه کرد که گرد و غبار هزاران ساله بر روی آن نقش بسته و همین فرهنگ بوده که ما را تا به امروز مستحکم و زنده نگاه داشته است. تمدنهای بزرگ مصر، آشور، بابل، سومر و… زمانی، در ردیف تمدن ایران قرار داشتهاند و همگی روزگاری بسیار نیرومند بودهاند ولی به راستی چه شد که همگی فرو ریختند و تنها ایران اسلامی باقی ماند؟ این جستار آنالیزی است پیرامون این فرهنگ که امروز بدون شک باید از آن بهره برد و برای نسلهای آینده نیز این گنجینه را زنده نگاه داشت.
به راستی که انسان برای دست یافتن به ذات خداوند و تکامل و سیر مراحل روحانی و رسیدن به بالاترین مراحل عرفان و تصوف و خداشناسی بایستی با خودشناسی آغاز کند و سپس سیر مسیر نماید. عرفایی همچون حافظ شیرازی، مولانا، عطار، صائب، خیام و… همگی از خودشناسی به آن مقام والای عرفانی و جهانی دست یافتند. پس در مییابیم که یک ایرانی نیز برای کسب فرهنگ و دانش جهانی بایستی از فرهنگ و تمدن خود آغاز کند و سپس به مراحل پسین رود. زیرا ما بدون خودشناسی و بدون شناختن فرهنگ ایرانی- اسلامی، به گمراهی، سردرگمی و بیهویتی دچار میشویم و راه به جایی نخواهیم برد.
از دیگر عواملی که موجب میگردد به پرورش و پاسداری از فرهنگ کهن خود بیشتر بپردازیم، پدیدار شدن زندگی مدرن است. در گذشته ای نچندان دور، مردم ما با فرهنگ و مهر و محبت بیشتری زمان را میگذراندند. گذر از یک جامعه سنتی که مردم با پیوستگیهای عاطفی و روحی عمیق در کنار یکدیگر زندگی میکردند و وارد شدن به جامعهای نیمه مدرن و در حال توسعه که اینترنت سخن نخست را در آن میزند عواقب مثبت و منفی زیادی را در بر دارد. جدای از اثرات علمی و مثبت این جامعه نیمه مدرن، نقش فرهنگ غنی ایرانی نباید کمرنگ شود. برای رهایی از دوگانگی فرهنگی که خواسته یا ناخواسته ایجاد گردیده است، نیازمند یک سیاست فرهنگی مثبتتر و سازندهتر هستیم. این سیاست چیزی نیست به جز آمیختن فرهنگ زندگی مدرن و هویت و فرهنگ غنی ایرانی. جامعه و نسل جوان امروز ایران بایستی با مدرنترین سیستمهای آموزشی و تربیتی آشنا باشند و از آنها بهرهمند گردند و لازمه آن آشنایی و شناخت فرهنگ غنی ایرانی- اسلامی است.