تنورِ داغ می فهمد هوایِ سرد یعنی چه؟
دلِ بی غم خبر دارد، غبار درد یعنی چه؟
بهار دلنشین وقتی که غافل گشت از پاییز
به چشمش دید باد سرد و برگ زرد یعنی چه
به شانه کوله ای از غم، هزاران زخم بی مرهم
اگر خواهی بدانی معنی یک مرد یعنی چه
ببار ای دل مگر سوز جگر ساکت شود یک دم
چه می داند کسی آزردن یک فرد یعنی چه
کسی که در قمار زندگی بازنده شد فهمید
که رقص تاس در بازی تختهِ نرد یعنی چه
«غم مرگ برادر را، برادر مُرده می فهمد»
لب گویا نمی داند سکوت سرد یعنی چه
فریده ملکی