شعله ی شب های طوفانی بیا
ای طبیب حال ویرانی بیا
ماه شعر افتاده در اشک قلم
ای غزل با عطر بارانی بیا
پادشاه کشور راز و نیاز
از سحرگاهان قرآنی بیا
می وَزد اندوه شب از هر طرف
روزها گشته زمستانی بیا
طعم خنده تلخ تراز گریه است
جلوه ی معراج انسانی بیا
موج دریای نگاهت در دل است
بی تو غمگینم نمیدانی؟ بیا
برخزاعی کن نظرای ماه من
می رود خواب پریشانی بیا
مهدی خزاعل